وکیل بین، سامانه بین المللی معرفی وکلا

جستجو
جستجو

حکم حجر چیست؟

حکم حجر

در واقع، حجر مفهومی حقوقی است که به محدودیت یا سلب بخشی از اختیارات قانونی یک فرد در انجام امور مالی و حقوقی اشاره دارد. این وضعیت معمولاً زمانی اعلام می‌شود که شخص به دلیل شرایط خاص جسمی، روانی یا سنی، قادر به تصمیم‌گیری صحیح و دفاع از منافع خود نباشد. به همین دلیل، قانون‌گذار برای حمایت از حقوق این دسته از افراد، فرآیندی را تحت عنوان صدور حکم حجر پیش‌بینی کرده است.

صدور این حکم باعث می‌شود که یک قیم یا ولی قانونی، مدیریت امور مالی و گاهی امور شخصی فرد را بر عهده بگیرد؛ اقدامی که بیشتر با هدف جلوگیری از تضییع حقوق و دارایی‌های فرد محجور انجام می‌شود. برای موفقیت در این مسیر، جمع‌آوری مدارک لازم ــ مانند گواهی پزشکی معتبر، مستندات هویتی و شواهد عدم توانایی فرد ــ اهمیت بسیار زیادی دارد. همچنین آشنایی با مراحل دقیق از ثبت دادخواست در دادگاه خانواده تا بررسی پرونده توسط قاضی، می‌تواند هم روند را کوتاه‌تر کند و هم از ایجاد مشکلات حقوقی بعدی جلوگیری نماید.

داشتن آگاهی دقیق از مفهوم و مراحل صدور حکم حجر نه‌تنها برای وکلا و مشاوران حقوقی ضروری است، بلکه برای افرادی که درگیر چنین موضوعی هستند نیز می‌تواند نقش تعیین‌کننده‌ای در حفظ حقوق و منافعشان ایفا کند.

حجر

بیشتر بخوانید : نگاهی جامع به خیانت در امانت

حکم حجر چیست؟

در فضای حقوقی ایران، حکم حجر به عنوان یکی از مهم‌ترین مفاهیم حقوق مدنی شناخته می‌شود؛ زیرا مستقیماً با حقوق مالی و توانایی قانونی افراد مرتبط است. بر اساس ماده ۱۲۰۷ قانون مدنی، برخی افراد به دلیل شرایط سنی یا وضعیت ذهنی و روانی خود، از تصرف در اموال و حقوق مالی‌شان منع شده‌اند. این گروه شامل سه دسته می‌شود:

  • صغار: افرادی که به سن ۱۸ سال تمام نرسیده‌اند و از نظر قانون هنوز به بلوغ کامل فکری و قانونی نرسیده‌اند.
  • اشخاص غیر رشید (سفیه): افرادی که توانایی تصمیم‌گیری عقلانی در امور مالی خود را ندارند یا عدم رشد فکری آنان به اثبات رسیده است.
  • مجانین: افرادی که به دلیل اختلالات روانی یا بیماری‌های عصبی، فاقد قوه درک و تمیز امور هستند.

حکم حجر یا همان گواهی محجوریت، تصمیم رسمی و کتبی دادگاه صالح است که وضعیت محجوریت فرد را به طور قطعی اعلام می‌کند. این حکم پس از بررسی مستندات و دلایل، صادر می‌شود و در آن علاوه بر مشخص شدن نوع حجر، قیم یا نماینده قانونی فرد محجور نیز تعیین می‌گردد.

صدور این حکم آثار حقوقی مهمی دارد؛ چراکه از لحظه صدور، شخص محجور عملاً اجازه تصرف، انتقال یا مدیریت اموال و حقوق مالی خود را ندارد و تمامی این اختیارات به قیم واگذار می‌شود. این فرآیند، علاوه بر حفظ منافع فرد محجور، از بروز سوء‌استفاده‌های احتمالی توسط دیگران نیز جلوگیری می‌کند.

در نتیجه، حکم حجر نه تنها ابزاری برای حمایت از حقوق افراد آسیب‌پذیر است، بلکه نقش پیشگیرانه مهمی در جلوگیری از تضییع اموال و منافع آنان ایفا می‌کند.

حکم حجر در نظام حقوقی ایران

بیشتر بخوانید : بررسی جامع قرار نگهداری موقت

در چه مواردی حکم حجر گرفته می‌شود؟

حکم حجر در نظام حقوقی ایران، یکی از ابزارهای قانونی برای حمایت از افرادی است که به دلایل سنی، جسمی یا روانی توانایی اداره امور مالی و حقوقی خود را از دست داده‌اند. این حکم، در حوزه‌های حقوقی، کیفری و خانوادگی کاربرد گسترده‌ای دارد و هدف اصلی آن، حفظ حقوق و اموال افراد آسیب‌پذیر و جلوگیری از سوء استفاده دیگران است.

یکی از شایع‌ترین موارد درخواست صدور حکم حجر، مربوط به پدر یا مادر است. در چنین شرایطی، اعضای خانواده یا اشخاص ذی‌نفع با مراجعه به دادگاه و ارائه مستندات پزشکی یا گواهی‌های لازم، درخواست محجوریت را ثبت می‌کنند. پس از تأیید و صدور حکم، پدر یا مادر از انجام هرگونه تصرف حقوقی یا مالی در اموال خود منع شده و شخص دیگری – که معمولاً از نزدیک‌ترین بستگان است – به عنوان قیم انتخاب می‌شود تا امور مالی و حقوقی آنها را اداره نماید.

در عمل، صدور حکم حجر والدین معمولاً به دلیل کهولت سن یا ابتلا به بیماری‌هایی چون آلزایمر، سکته مغزی، یا دمانس صورت می‌گیرد. این بیماری‌ها باعث کاهش توان شناختی فرد می‌شوند و او را از نظر قانونی در گروه غیر رشید یا حتی مجنون قرار می‌دهند.

نمونه دیگر کاربرد این حکم، زمانی است که برای اثبات عدم صلاحیت پدر در قیمومت فرزند از آن استفاده می‌شود. در این حالت، حکم حجر می‌تواند مستقیماً بر سرنوشت حضانت و اداره امور کودک تأثیر بگذارد.

مطابق با ماده ۱۵ قانون حمایت از خانواده مصوب ۱۳۵۳:

«طفل صغیر تحت ولایت قهری پدر خود است. در صورت ثبوت حجر یا خیانت یا عدم قدرت و لیاقت او در اداره امور صغیر… دادگاه حق ولایت را به جد پدری یا مادر منتقل می‌کند و در صورت عدم صلاحیت آنان، اقدام به نصب قیم یا ضم امین خواهد شد.»

این ماده، جایگاه حکم حجر را در پرونده‌های خانوادگی به روشنی مشخص می‌کند. در واقع، قانونگذار شرایطی را پیش‌بینی کرده که اگر ولی قانونی یک کودک نتواند یا صلاحیت لازم را برای اداره امور او نداشته باشد، دادگاه برای حفظ منافع طفل، نماینده‌ای دیگر منصوب کند.

به طور خلاصه، حکم حجر در سه موقعیت پرکاربرد صادر می‌شود:

  1. برای جلوگیری از تصرف نادرست والدین سالخورده یا بیمار در اموالشان.
  2. برای جلوگیری از سوء مدیریت اموال توسط اشخاصی که از نظر عقلی یا روانی فاقد رشد کافی هستند.
  3. برای سلب قیمومت یا ولایت از پدر یا ولی قانونی که توان یا صلاحیت لازم را از دست داده است.

حکم حجر بعد از فوت

بیشتر بخوانید : مراحل پزشکی قانونی برای ضرب و شتم

حکم حجر بعد از فوت

یکی از پرسش‌های رایجی که در زمینه حکم حجر مطرح می‌شود این است که آیا امکان صدور این حکم برای شخصی که فوت کرده وجود دارد یا خیر. این سؤال به‌ویژه در شرایطی پیش می‌آید که وراث، پس از فوت متوفی، متوجه انجام معاملاتی توسط او شوند که به نظرشان در زمان انجام فاقد اهلیت قانونی بوده است.

برای مثال، تصور کنید فردی در سال‌های پایانی عمر خود – به دلیل کهولت سن یا ابتلا به بیماری‌هایی مانند آلزایمر – خانه یا زمین خود را به دیگری بفروشد. حال اگر پس از فوت این فرد، وراث به این نتیجه برسند که معامله در زمان وقوع از نظر قانونی اعتبار نداشته، می‌توانند درخواست صدور حکم محجوریت پس از فوت را به دادگاه ارائه دهند.

بر اساس رویه قضایی، صدور حکم حجر برای فرد فوت‌شده امکان‌پذیر است؛ البته به شرط آنکه وراث یا ذی‌نفعان بتوانند با ارائه مدارک پزشکی، شهادت شهود یا سایر اسناد معتبر اثبات کنند که فرد در زمان انعقاد قرارداد، اهلیت قانونی نداشته است. اگر این ادله در دادگاه پذیرفته شود، معامله مربوطه باطل اعلام خواهد شد و آثار قانونی آن از بین می‌رود.

این امکان، ابزاری مهم برای حفاظت از حقوق وراث به شمار می‌آید؛ چراکه در بسیاری از موارد، معاملات انجام‌شده در دوران محجوریت – به‌ویژه اگر بدون اطلاع خانواده باشد – می‌تواند به تضییع اموال خانوادگی منجر شود. بنابراین، آگاهی از این حق قانونی به وراث اجازه می‌دهد تا حتی پس از فوت متوفی، از راهکارهایی برای بازگرداندن حق خود استفاده کنند.

به بیان ساده، حکم حجر بعد از فوت فرصتی است برای بازبینی و اصلاح تصمیمات حقوقی فردی که در زمان حیات قادر به مدیریت صحیح امور خود نبوده و این امر می‌تواند نقش کلیدی در حفظ و بازگرداندن دارایی‌ها به وراث داشته باشد.

مدارک لازم برای حکم حجر

مدارک لازم برای حکم حجر

صدور حکم حجر یا رفع آن، یکی از فرایندهای مهم حقوقی است که در بسیاری از پرونده‌های خانوادگی و مالی مطرح می‌شود. بر اساس بند ۱۲ ماده ۴ قانون حمایت از خانواده مصوب ۱۳۹۱، رسیدگی به امور مربوط به رشد، حجر و رفع آن در صلاحیت دادگاه خانواده قرار دارد. علاوه بر این، طبق رویه قضایی – از جمله رأی شماره ۹۳۰۹۹۷۰۹۰۶۸۰۱۱۹۲ مورخ ۱۳۹۳/۱۲/۰۵ – درخواست رفع حجر از امور مربوط به قیمومت به شمار نمی‌آید و رسیدگی به آن باید در دادگاه محل اقامت قیم انجام شود، نه محل اقامت خود محجور. دلیل آن این است که پس از صدور حکم حجر و تعیین قیم، اقامتگاه قانونی محجور همان اقامتگاه قیم محسوب می‌شود.

بنابراین، برای صدور حکم حجر یا درخواست رفع آن، باید مدارک لازم را به همراه دادخواست رسمی به دادگاه صالح ارائه داد. این مدارک عبارت‌اند از:

1 – مدارک هویتی فرد محجور

شامل شناسنامه و کارت ملی که هویت و مشخصات قانونی او را ثابت می‌کند.

2 – مدارک هویتی قیم یا متقاضی دادخواست

در صورتی که شخصی از طرف فرد محجور یا به عنوان ذی‌نفع دادخواست را ثبت کند، ارائه مدارک شناسایی او الزامی است.

3 – مدارک و مستندات پزشکی و درمانی

هرگونه گواهی‌نامه پزشکی، گزارش بیمارستان، پرونده‌های درمانی یا نظریات کارشناسان که ثابت کند فرد در زمان معین از نظر عقلانی یا روانی فاقد توانایی لازم برای اداره امور خود بوده است.

4 – استشهادیه محلی

شهادت کتبی و رسمی افرادی که از وضعیت زندگی و شرایط ذهنی و جسمی فرد محجور اطلاع دقیق دارند. این استشهادیه معمولاً باید به امضای چند شاهد معتبر برسد.

5 – گواهی فوت (در صورت فوت محجور)

در مواقعی که دادخواست صدور حکم حجر پس از فوت فرد مطرح می‌شود، ارائه گواهی فوت برای شروع روند رسیدگی الزامی است.

آماده داشتن این مدارک، روند رسیدگی دادگاه را سرعت می‌بخشد و شانس موفقیت در اثبات حجر یا رفع آن را افزایش می‌دهد. همچنین، ارائه مدارک کامل و مستند، از بروز اختلافات و طولانی شدن فرآیند دادرسی جلوگیری می‌کند.

حکم محجوریت

مراحل اخذ حکم محجوریت

برای آغاز فرایند صدور حکم محجوریت، اولین گام مراجعه به یکی از دفاتر خدمات قضایی الکترونیک است تا دادخواست رسمی شما ثبت شود. این دادخواست باید شامل مشخصات کامل فرد محجور، مدارک هویتی و مستندات دال بر عدم اهلیت او باشد.

پس از ثبت دادخواست، دادگاه فرد مشکوک به محجوریت را برای معاینه تخصصی به پزشکی قانونی معرفی می‌کند. در این مرحله، پزشکان متخصص با انجام مصاحبه و طرح پرسش‌های هدفمند، توانایی شخص در مدیریت امور مالی و حقوقی خود را ارزیابی می‌کنند.

نمونه‌ای از سؤالات پزشکی قانونی برای صدور حکم محجوریت:

  • اگر در خیابان مبلغی پول پیدا کنید، با آن چه خواهید کرد؟
  • اگر صد میلیارد تومان داشته باشید، این پول را صرف چه کارهایی می‌کنید؟
  • اگر همسر یا فرزندتان از شما بخواهد خانه یا خودروی خود را به نام او بزنید، چه تصمیمی می‌گیرید؟

البته، ماهیت و سطح دشواری این پرسش‌ها بسته به وضعیت ذهنی فرد، نوع حجر و شرایط پرونده متفاوت خواهد بود. بنابراین، انتظار یک الگوی ثابت از سؤالات وجود ندارد.

در صورتی که پزشکی قانونی نظریه مثبت مبنی بر محجوریت صادر کند، پرونده به دادگاه خانواده ارجاع داده می‌شود تا مطابق با ماده ۵۷ قانون امور حسبی بررسی‌های لازم انجام گیرد. به موجب این ماده، دادگاه اختیار دارد هرگونه تحقیق لازم انجام دهد، اشخاص مطلع را احضار کند یا حتی نماینده‌ای برای تکمیل بررسی‌ها اعزام نماید. اگر در نتیجه این تحقیقات، حجر فرد احراز شود، حکم رسمی صادر خواهد شد؛ در غیر این صورت، دادگاه درخواست را رد می‌کند.

پس از صدور حکم حجر، مطابق با ماده ۶۵ قانون امور حسبی، تعیین قیم در دستور کار قرار می‌گیرد. قیم معمولاً از میان وراث یا افرادی که برای این مسئولیت داوطلب شده‌اند انتخاب می‌شود. پیش از تأیید نهایی، دادگاه از طریق تحقیقات محلی صلاحیت فرد پیشنهادی را بررسی می‌کند تا یقین حاصل شود که او توانایی و امانت‌داری لازم برای اداره امور محجور را دارد.

به این ترتیب، صدور حکم محجوریت فرآیندی است چندمرحله‌ای که هدف اصلی آن، حفاظت از حقوق و دارایی‌های فردی است که به دلیل فقدان رشد یا مشکلات روانی قادر به مدیریت آن‌ها نیست.

 

نمونه دادخواست صدور حکم حجر

همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد، برای صدور حکم حجر لازم است علاوه بر ارائه مدارک معتبر که محجوریت فرد را ثابت می‌کند، یک دادخواست رسمی و دقیق نیز تنظیم شود. این دادخواست باید با رعایت اصول حقوقی و ادبی، به گونه‌ای نوشته شود که هم هدف درخواست را شفاف بیان کند و هم از نظر ساختار مورد تأیید مراجع قضایی قرار گیرد.

نمونه‌ای بازنویسی‌شده و استاندارد از دادخواست صدور حکم حجر به شرح زیر است:

ریاست محترم دادگاه خانواده شعبه …

با سلام و احترام

به استحضار عالی می‌رساند، آقا/خانم … فرزند … که دارای نسبت … با اینجانب می‌باشد، بر اساس مدارک و مستندات موجود، به دلیل شرایط ذهنی و فقدان توانایی در اداره امور مالی و شخصی، مشمول تعریف “محجور” موضوع مواد قانونی مرتبط است.

نظر به این‌که مدارک پزشکی، گواهی‌های معتبر و شهادت شهود مؤید این موضوع بوده و به پیوست این دادخواست تقدیم می‌گردد، تقاضا دارم دستور فرمایید تحقیقات لازم طبق ماده ۵۷ قانون امور حسبی انجام و پس از احراز حجر، حکم محجوریت مشارالیه/مشارالیها صادر گردد. همچنین، برابر مقررات قانونی، تعیین قیم واجد صلاحیت برای ایشان مورد استدعاست.

با تقدیم احترام

نام و نام خانوادگی – امضا – تاریخ

این متن با رعایت اصول نگارش حقوقی، هم برای استفاده در دفاتر خدمات الکترونیک قضایی و هم برای ثبت در سامانه ثنا قابل استفاده است و با اندکی تغییر در مشخصات فرد و مستندات، به‌راحتی با پرونده‌های مختلف تطبیق داده می‌شود.

صدور حکم حجر

اعتراض به حکم حجر

گاهی ممکن است پس از صدور حکم حجر، شرایط فرد تغییر کند؛ برای مثال، محجور با انجام درمان‌های پزشکی یا روان‌درمانی، دوباره توانایی و اهلیت قانونی لازم برای انجام معاملات و مدیریت دارایی‌های خود را به دست آورد. یا حتی ممکن است خود فرد، قیم او یا اشخاص ذی‌نفع، به اصل صدور حکم معترض باشند.

مطابق ماده ۶۶ قانون امور حسبی:

«دادستان، محجور و قیم محجور می‌توانند نسبت به تصمیمات دادگاه در موارد زیر پژوهش بخواهند. اگر قیم متعدد باشد، هر یک از آنان حق پژوهش دارند:

  • حکم حجر
  • حکم بقاء حجر
  • رفع حجر
  • رد درخواست حجر
  • رد درخواست بقاء حجر
  • رد درخواست رفع حجر»

بنابراین، هر یک از این اشخاص حق دارند در مهلت قانونی نسبت به رأی صادره اعتراض کرده و خواستار تجدیدنظر شوند.

علاوه بر این، اعتراض ثالث نیز در برخی موارد به حکم حجر قابل طرح است. رویه قضایی نشان می‌دهد که حتی اعتراض به تاریخ شروع حجر نیز قابلیت استماع دارد. به‌عنوان نمونه، در دادنامه شماره ۹۳۰۹۹۷۰۲۲۱۸۰۱۳۱۵ مورخ ۱۳۹۳/۱۰/۱۰ مقرر شده است:

«اعتراض ثالث در خصوص تعیین تاریخ شروع حجر قابلیت استماع و پذیرش دارد و لازم نیست اعتراض صرفاً به خود حکم حجر باشد تا بتوان آن را در قالب اعتراض ثالث مطرح کرد.»

به این ترتیب، قانونگذار و دادگاه‌ها امکان اعتراض به حکم حجر را نه‌تنها برای شخص محجور، بلکه برای قیم، دادستان و حتی اشخاص ثالث ذی‌نفع فراهم کرده‌اند تا در صورت تغییر شرایط یا وجود ایراد در تصمیم دادگاه، امکان بازنگری و صدور رأی منصفانه وجود داشته باشد.

ابطال حکم حجر

ابطال حکم حجر

گاهی شرایطی پیش می‌آید که حکم حجر صادرشده دیگر با واقعیت موجود منطبق نیست. برای مثال، فردی که پیش‌تر به دلیل بیماری، ناتوانی ذهنی یا کهولت سن محجور شناخته شده بود، ممکن است با گذشت زمان، درمان پزشکی یا بهبود وضعیت روانی، دوباره توانایی کامل در تصمیم‌گیری و مدیریت اموال خود را به دست آورد. در چنین مواردی، قانون این امکان را فراهم کرده است که با طی مراحل قانونی، حکم حجر صادرشده ابطال و رفع حجر انجام شود.

برای این منظور، شخص محجور یا نماینده قانونی او باید دادخواست رفع حجر را همراه با مدارک معتبر به دادگاه صالح ارائه کند. این مدارک می‌تواند شامل گزارش‌های پزشکی جدید، گواهی‌های متخصصان اعصاب و روان، شهادت شهود و سایر مستنداتی باشد که نشان‌دهنده بهبود کامل وضعیت فرد است.

پس از ثبت دادخواست، دادگاه به استناد ماده ۵۷ قانون امور حسبی، موضوع را بررسی کرده و معمولاً فرد را برای معاینه به پزشکی قانونی ارجاع می‌دهد. پزشکی قانونی با انجام آزمایش‌ها و گفتگوهای تخصصی، میزان توانایی فرد در اداره امور مالی و شخصی را ارزیابی می‌کند.

اگر دادگاه با توجه به نتایج کارشناسی و سایر شواهد، احراز کند که شرایط حجر دیگر وجود ندارد، با صدور حکم رفع حجر، تمام محدودیت‌های قبلی لغو می‌شود و فرد دوباره حق انجام معاملات، مدیریت دارایی‌ها و تصمیم‌گیری مستقل را به دست می‌آورد.

5/5 - (1 امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *