دیه یکی از مجازاتهای پیش بینی شده در قانون مجازات اسلامی است که ویژگی دوگانه دارد؛ از یکسو به عنوان یک مجازات کیفری شناخته میشود و از سوی دیگر ابزاری برای جبران خسارت قربانی یا اولیای دم محسوب میگردد. ریشه این نهاد حقوقی در فقه اسلامی است و بهطور کامل در قوانین کیفری ایران وارد شده است.
در نظام حقوقی ایران، جان و بدن انسان دارای حرمت ویژه است. هر فردی که به دیگری آسیب برساند، بسته به نوع و شدت صدمه، ممکن است محکوم به قصاص یا پرداخت دیه شود. این پرداخت میتواند در اثر آسیبهای بدنی، نقص عضو، یا حتی در موارد خاصِ قتل غیرعمد اعمال شود.
قانون برای پرداخت دیه شرایط و مصادیق متعددی را مشخص کرده است، از جمله:
- قتل غیرعمد بر اثر تصادفات یا حوادث کاری
- جرح یا نقص عضو ناشی از درگیری یا حادثه
- صدمه به منافع جسمی مثل بینایی، شنوایی یا توان حرکتی
- صدمات روانی یا معنوی که در قانون بر اساس میزان آسیب، قابل جبران مالی به شکل دیهاند
با وجود اینکه دیه ریشهای فقهی دارد، امروزه اجرای آن در دادگاههای ایران با روشهای نوین از جمله پرداختهای بیمهای، تقسیط، یا تعیین ارزش ریالی سالانه از سوی قوه قضاییه همراه است. به این ترتیب، دیه نهتنها یک حکم فقهی بلکه ابزاری عملی برای حمایت از قربانی و بازدارندگی از خشونت در جامعه محسوب میشود.
بیشتر بخوانید : قتل شبه عمد چیست و چه مجازاتی دارد؟
تعریف دیه در قانون ایران
در نظام حقوقی ایران، جان و جسم انسانها ارزش و احترام ویژهای دارد. به همین دلیل، قانونگذار هم در فقه اسلامی و هم در قانون مجازات اسلامی، برای هرگونه تعرض به این حریم، ضمانت اجراهای شدید از جمله قصاص و دیه را پیشبینی کرده است. هدف اصلی از این پیشبینیها، هم بازدارندگی از ارتکاب جرم و هم جبران خسارت برای بزهدیده یا خانواده اوست.
دیه در ماده ۱۷ قانون مجازات اسلامی
«دیه، اعم از مقدر و غیرمقدر، مالی است که در شرع مقدس برای ایراد جنایت غیرعمدی بر نفس، اعضا و منافع یا جنایت عمدی در مواردی که به هر جهتی قصاص ندارد، به موجب قانون مقرر میشود.»
این تعریف نشان میدهد که دیه، ماهیت مالی دارد. به بیان دیگر، ممکن است به شکل وجه نقد، اموال منقول یا حتی غیرمنقول پرداخت شود. مانند هر بدهی مالی، دیه نیز قابل مصالحه، تهاتر، یا حتی ابرا (بخشش) است.
نکته کلیدی در ماهیت دیه
- بعد کیفری: دیه بهعنوان بخشی از مجازات فرد خطاکار در موارد معین.
- بعد مدنی (جبرانی): وسیلهای برای جبران خسارت جسمی یا معنوی وارد شده به بزهدیده.
در نتیجه، دیه ترکیبی از دو فلسفه حقوق کیفری و حقوق مدنی را در خود دارد؛ یعنی هم مجازات است، هم جبران ضرر.
اهمیت دانستن تعریف دقیق دیه
شناخت دقیق مفهوم دیه کمک میکند افراد در مواجهه با مسائل حقوقی مانند تصادفات رانندگی، حوادث کاری یا درگیریهای فیزیکی، بدانند چه حقوقی دارند و قانون چگونه از آنها حمایت خواهد کرد.
موارد پرداخت دیه در قانون مجازات اسلامی
بر اساس تعریف قانونی، دیه هم در جرایم غیرعمد و هم در جرایم عمدی که به هر دلیلی قصاص قابل اجرا نباشد، پرداخت میشود. این موضوع در مواد مختلف قانون مجازات اسلامی از جمله ماده ۲۹۱ بهطور دقیق توضیح داده شده است.
۱ – دیه در جنایات غیرعمد
طبق ماده ۲۹۱ قانون مجازات اسلامی، جنایت غیرعمد زمانی محقق میشود که:
- مرتکب، قصد انجام یک رفتار را دارد ولی قصد وقوع جنایت یا نتیجه مشابه آن را نداشته باشد و رفتار او در تعریف جنایت عمدی قرار نگیرد.
- مرتکب، به موضوع آگاه نبوده است؛ مثلاً تصور میکرده به شیء یا حیوان آسیب میزند اما بعد مشخص میشود که به انسان صدمه وارد شده است.
- وقوع جنایت ناشی از تقصیر مرتکب باشد؛ مانند بیاحتیاطی در رانندگی که منجر به آسیب یا فوت قربانی شود.
نمونه: رانندهای که بر اثر بیاحتیاطی با خودروی خود به عابر برخورد میکند، مرتکب جنایت غیرعمد شده و باید دیه بپردازد.
۲ – دیه در جنایات عمدی بدون امکان قصاص
در برخی جرایم عمدی، اجرای قصاص ممکن یا مجاز نیست؛ در این موارد، مجازات به شکل پرداخت دیه تعیین میشود. این وضعیت زمانی رخ میدهد که:
- ولی دم (اولیای دم مقتول) به گرفتن دیه رضایت دهد و از قصاص گذشت کند.
- مرتکب فوت کند و امکان اجرای قصاص از بین برود.
- شرایط قانونی لازم برای اجرای قصاص وجود نداشته باشد.
نمونه: شخصی عمداً به دیگری صدمه میزند و موجب فوت او میشود، اما اولیای دم با دریافت دیه از قصاص صرفنظر میکنند.
بهطور کلی، دیه در دو حالت اصلی پرداخت میشود:
- جنایت غیرعمد
- جنایت عمدی که قصاص به هر دلیل اجرا نشود
بیشتر بخوانید : جرایم کیفری چیست و شامل چه مواردی می شود؟
اقسام دیه در قانون مجازات اسلامی
دیه به عنوان یکی از مهمترین نهادهای جبرانی در نظام کیفری ایران، بر اساس معیارهای مختلف دستهبندی میشود. این تقسیمبندیها کمک میکنند تا هم شهروندان و هم متخصصان حقوقی، آگاهی دقیقتری از انواع دیه و شرایط پرداخت آن داشته باشند.
۱ – تقسیم بندی بر اساس موضوع دیه
از نظر موضوع و محل آسیب، دیه میتواند شامل موارد زیر باشد:
- دیه نفس: همان دیه کامل که برای جبران صدمه منجر به فوت تعیین میشود.
- دیه اعضای بدن: برای جبران آسیب یا قطع دست، پا، چشم و سایر اعضای مهم.
- دیه منافع بدن: برای جبران از دست دادن تواناییهای حسی یا حرکتی مانند شنوایی، بینایی یا بویایی.
۲ – تقسیم بندی بر اساس تعیین میزان در قانون
از نظر اینکه مقدار دیه در قانون مشخص شده باشد یا خیر، دو نوع اصلی داریم:
- دیه مقدر: میزانی است که قانونگذار بهطور مشخص در مواد قانونی تعیین کرده است.
- دیه غیرمقدر (ارش): در این حالت، قانون مقدار مشخصی تعیین نکرده و میزان آن با نظر کارشناس و قاضی تعیین میشود.
شناخت اقسام دیه نهتنها برای دانشجویان و وکلای حقوق کیفری اهمیت دارد، بلکه شهروندان عادی نیز در مواردی مانند تصادفات، حوادث کاری یا آسیبهای بدنی میتوانند از این اطلاعات برای پیگیری حقوق قانونی خود استفاده کنند.
تفاوت دیه و ارش در قانون مجازات اسلامی
در نظام حقوقی ایران، قانونگذار برای جبران خسارات ناشی از آسیب به جان، اعضا یا منافع بدن، دو مفهوم مهم را پیشبینی کرده است: دیه و ارش. هرچند هر دو ماهیت مالی دارند و هدف اصلی آنها جبران خسارت است، اما تفاوتهای اساسی میان این دو وجود دارد که دانستن آن برای هر فردی ـ چه وکیل و چه شهروند عادی ـ ضروری است.
۱ – دیه مقدر
دیه مقدر به مالی گفته میشود که میزان آن در شرع مقدس بهطور دقیق تعیین شده باشد. این مقدار معمولاً برای جنایات مشخصی مانند قطع عضو یا از بین بردن کامل یک منفعت مهم (مثل بینایی یا شنوایی) تعیین شده است.
نمونه: از بین بردن کامل پا در شرع دارای دیه مشخص و کامل است.
2 – ارش (دیه غیرمقدر)
ارش یا دیه غیرمقدر زمانی مطرح میشود که میزان خسارت در شرع تعیین نشده باشد، اما آسیب وارد شده نیازمند جبران باشد. در این حالت، دادگاه با توجه به نوع و کیفیت جنایت، تأثیر آن بر سلامت مجنیعلیه و با جلب نظر کارشناس، مبلغی را تعیین میکند.
نمونه: پارگی رباط پا که در شرع برای آن مبلغ مشخصی تعیین نشده، ولی با نظر کارشناس و تشخیص دادگاه، ارش آن محاسبه و مطالبه میشود.
۳ – تفاوتهای کلیدی دیه و ارش
- میزان تعیین شده: دیه در شرع مقدار مشخص دارد؛ ارش مقدار مشخصی در شرع ندارد.
- شدت خسارت: معمولاً مقدار ارش از مقدار دیه همان عضو یا منفعت کمتر است.
- مرجع تعیین: دیه توسط شرع و قانون تعیین میشود، ارش توسط دادگاه با نظر کارشناسی.
چرا دانستن این تفاوت مهم است؟
شناخت تفاوت دیه و ارش میتواند به بزه دیدگان، وکلا و حتی بیمهگذاران کمک کند تا بدانند در چه شرایطی باید مبلغی ثابت و در چه شرایطی باید مبلغی برآوردی دریافت شود. این آگاهی در پروندههایی مانند تصادفات، جراحات ناشی از نزاع یا حوادث کارگاهی اهمیت ویژه دارد.
راههای قانونی اثبات دیه در دادگاه
اثبات دیه در نظام حقوقی ایران، مستلزم رعایت قواعد و دلایل قانونی است که در قانون مجازات اسلامی پیشبینی شدهاند. این دلایل نهتنها برای وکلای دادگستری، بلکه برای قربانیان حوادث و حتی متهمان اهمیت فراوان دارد، زیرا نقش مستقیم در سرنوشت پرونده خواهد داشت.
۱ – قسامه
قسامه یکی از ادله خاص در اثبات جنایت و بهتبع آن، دیه است. در این روش، بستگان شاکی یا متهم با سوگندهای متعدد، وقوع جنایت را تأیید یا رد میکنند. قسامه معمولاً زمانی مطرح میشود که شواهد کافی برای اثبات دعوی وجود نداشته باشد ولی قرائن قوی علیه فرد وجود دارد.
۲ – اقرار مرتکب
اقرار، سادهترین و روشنترین راه اثبات دیه است. اگر مرتکب، صریح و بدون اجبار، به انجام عمل مجرمانه اعتراف کند، این اقرار میتواند به عنوان دلیل قطعی مورد استناد قرار گیرد.
۳ – علم قاضی
گاهی مدارک و قرائن موجود، ذهن قاضی را به یقین میرساند. در این حالت، علم قاضی میتواند مبنای صدور حکم و اثبات دیه باشد. البته این علم باید از راههای متعارف و قانونی حاصل شود.
۴ – شهادت شهود
شهادت، یکی دیگر از راههای اثبات دیه است و به اشکال مختلف پذیرفته میشود:
- دو مرد شاهد عادل
- یک مرد عادل و دو زن عادل
- یک مرد عادل همراه با دو شاهد زن و سوگند مدعی
شرط اساسی در مسئولیت
در همه موارد، برای اینکه جنایت موجب قصاص یا دیه شود، باید نتیجه بهطور مستقیم یا غیرمستقیم به رفتار مرتکب مستند باشد؛ چه اقدام به صورت مباشرت (انجام مستقیم عمل)، چه تسبیب (ایجاد شرایط وقوع حادثه توسط فرد)، و چه به شکل اجتماع مباشرت و تسبیب صورت گیرد.
آیا امکان دریافت خسارت مازاد بر دیه وجود دارد؟
در قوانین کیفری ایران، دیه به عنوان مبلغی تعیینشده برای جبران خسارات بدنی یا جانی ناشی از جرم یا حادثه شناخته میشود. با این حال، در گذشته رویه قضایی کشور بهگونهای بود که صرفاً همین مبلغ دیه را به عنوان جبران خسارت میپذیرفت و امکان مطالبه خسارتهای اضافی وجود نداشت.
تغییر رویه در سالهای اخیر
در سالهای اخیر، هرچند قانون صراحتی در مورد خسارت مازاد بر دیه ندارد، اما رویه قضایی به سمتی رفته که در موارد خاص، چنین خسارتی را میپذیرد. اگر ثابت شود که مبلغ دیه کفاف هزینههای درمانی، ازکارافتادگی یا سایر زیانهای ناشی از حادثه را نمیدهد، دادگاه میتواند با استناد به قواعد کلی مسئولیت مدنی، حکم به جبران ضرر و زیان مازاد بر دیه صادر کند.
شرایط پذیرش خسارت مازاد
- عدم کفایت دیه: باید نشان داده شود که دیه قانونی نتوانسته تمام هزینهها و خسارتهای واردشده را پوشش دهد.
- وجود مدارک معتبر: فاکتورهای درمان، گزارشهای پزشکی و مستندات مالی نقش بسیار مهمی در پذیرش این ادعا دارند.
- عدم تداخل با دیه مقدر: اگر دیه بهطور کامل هزینههای زیاندیده را پوشش داده باشد، دادگاه معمولاً حکم به جبران خسارت اضافی نخواهد داد.
نکته کاربردی برای شهروندان
در دعاوی مرتبط با دیه، همواره جمعآوری و ارائه کامل مدارک و مستندات هزینههای درمانی و زیانهای مالی اهمیت بالایی دارد. این موضوع میتواند میزان خسارت قابل مطالبه را افزایش دهد و در نتیجه، جبران واقعیتری برای زیاندیده ایجاد کند.
محاسبه دیه پنجاه پنجاه در تصادف عابر پیاده
تصادفات شهری و جادهای همیشه پیچیدگیهای خاص خود را دارند، بهویژه زمانی که مسئولیت حادثه بین دو طرف تقسیم میشود. بر اساس ماده ۵۲۸ قانون مجازات اسلامی، اگر دو وسیله نقلیه – چه زمینی، چه آبی یا هوایی – با هم برخورد کنند و این برخورد به هر دو راننده منتسب باشد، هر راننده مسئول پرداخت نصف دیه راننده مقابل و سرنشینان هر دو وسیله خواهد بود.
نکته مهم در تصادفهای چند وسیلهای
- در حوادثی که سه وسیله نقلیه با هم برخورد کنند، هر راننده باید یکسوم دیه رانندگان و سرنشینان وسایل دیگر را بپردازد.
- همین قاعده در صورت افزایش تعداد وسایل نقلیه نیز به تناسب ادامه پیدا میکند.
حالت تقصیر کامل یک راننده
در صورتی که تقصیر کاملاً به یک طرف ماجرا منتسب باشد، تمام مسئولیت پرداخت دیه بر عهده همان راننده خواهد بود و راننده یا رانندگان دیگر تعهدی به پرداخت نخواهند داشت.
مثال ساده برای درک بهتر
فرض کنید دو خودرو در یک چهارراه بهدلیل بیاحتیاطی مشترک هر دو راننده با هم برخورد کنند. هر راننده باید نصف خسارت مالی و همچنین نصف دیه طرف مقابل و سرنشینان را پرداخت کند. این قاعده حتی در آسیب عابران پیاده نیز کاربرد دارد، مشروط بر اینکه مسئولیت بهطور مساوی تقسیم شده باشد.
دیه تصادف منجر به فوت با رانندگی بدون گواهینامه
رانندگی بدون گواهینامه، علاوه بر تخلف بودن، میتواند پیامدهای بسیار سنگینتری در پی داشته باشد، بهویژه اگر حادثه منجر به فوت فردی شود. بر اساس قانون بیمه اجباری خسارات واردشده به شخص ثالث، حتی در صورت نداشتن گواهینامه، شرکت بیمه مکلف است در گام اول، دیه یا خسارت قانونی را به اولیای دم یا زیاندیدگان پرداخت کند تا حقوق آنان تضییع نشود.
بازگشت خسارت از راننده مقصر
تفاوت مهم اینگونه پروندهها در این است که پس از پرداخت دیه توسط شرکت بیمه، قانون به بیمهگر اجازه میدهد مبلغ پرداختی را از راننده بدون گواهینامه مطالبه و دریافت کند. به بیان ساده، حمایت اولیه از خانواده قربانی انجام میشود، اما مسئولیت مالی نهایی بر دوش مقصر حادثه خواهد بود.
پیامدهای قانونی برای راننده فاقد گواهینامه
- الزام به بازپرداخت دیه یا خسارت پرداختشده توسط بیمه
- تحمل مجازات کیفری به دلیل رانندگی بدون گواهینامه
- امکان ضبط یا توقیف اموال جهت وصول دیه
داشتن گواهینامه معتبر، نه تنها یک الزام قانونی است بلکه در صورت بروز حادثه، از تحمیل مسئولیت مالی سنگین و حتی مشکلات کیفری پیشگیری میکند. رانندگی بدون گواهینامه در عمل نوعی ریسک قانونی چندلایه است که عواقب آن میتواند سالها گریبانگیر فرد شود.
دیه کامل انسان در قانون و شرع چقدر است؟
دیه کامل انسان، که در فقه و قانون مجازات اسلامی از آن بهعنوان دیه نفس یاد میشود، معیاری ارزشگذاریشده برای جبران خسارتهای جانی است. این مبلغ نه بر اساس نرخ روز ارز یا پول رسمی کشور، بلکه با توجه به شش معیار سنتی در منابع شرعی تعیین شده است و سپس بر اساس قیمت روز آنها محاسبه میشود.
موارد تعیین کننده دیه کامل نفس
بر اساس متون فقهی و قانونی، دیه کامل انسان برابر است با یکی از این موارد:
- صد شتر با ویژگیهای شرعی مشخص
- دویست گاو سالم
- هزار گوسفند بدون نقص
- دویست دست لباس از حُلّه یمن (نوعی پارچه گرانبها)
- هزار دینار مسکوک طلا (هر دینار معادل ۴٫۲۵ گرم طلا)
- ده هزار درهم نقره مسکوک
امروزه، برای صدور حکم دیه یا اجرای آن، قاضی بر اساس مبلغ روز یکی از این شش معیار—معمولاً شتر یا طلا—میزان دیه را تعیین میکند تا متناسب با ارزش واقعی زمان پرداخت باشد. این شیوه، سازگاری قوانین سنتی با اقتصاد روز را تضمین میکند.
باید توجه داشت که مبلغ دیه با تغییر قیمت این اقلام متغیر است. به همین دلیل، نرخ دیه هر سال توسط قوه قضاییه اعلام میشود و در پروندههای کیفری مرتبط، به همان نرخ سال اجرای حکم محاسبه خواهد شد.
دیه مو در قانون مجازات اسلامی
در فقه و قانون مجازات اسلامی، از بین بردن یا کندن مو—چه در مردان و چه در زنان—دارای احکام خاص و مقدار مشخص دیه یا ارش است. اهمیت این موضوع از آن جهت است که مو، علاوه بر جنبه ظاهری، بخشی از هویت فردی و حتی کرامت انسانی محسوب میشود.
۱ – دیه موی سر و ریش مرد
- کنده شدن دائمی: اگر تمام موی سر یا ریش مرد به گونهای از بین برود که هرگز رشد نکند، دیه کامل مرد ثابت میشود.
- قابل رویش مجدد: اگر مو دوباره رشد کند، در موی سر ارش و در ریش یک سوم دیه کامل تعیین میشود.
- شرایط سنی یا تراکم مو: در این حکم، فرقی میان موی کمپشت یا پرپشت، و نیز کودک یا بزرگسال نیست.
۲ – دیه موی سر زن
- کنده شدن دائمی: اگر تمام موی سر زن از بین برود و دیگر رشد نکند، دیه کامل زن تعلق میگیرد.
- قابل رویش مجدد: اگر دوباره رشد کند، مهرالمثل ملاک است، اما سقف آن دیه کامل زن است، حتی اگر مهرالمثل بالاتر باشد.
- شرایط سنی و تراکم مو: همانند مردان، تفاوتی ندارد.
۳ – از بین رفتن بخشی از مو
- اگر بخشی از موی سر، ریش یا ابرو بهطور دائمی از بین برود، دیه آن به نسبت مساحت محاسبه میشود.
- در صورت رویش مجدد:
- موی سر مرد → ارش
- ریش مرد → به نسبت از یک سوم دیه کامل
- موی سر زن → به نسبت از مهرالمثل
۴ – موارد مستثنا از پرداخت دیه
اگر کندن مو با رضایت شخص، رضایت ولی در موارد لازم، یا به دلیل ضرورت پزشکی انجام شود، دیه یا ارش تعلق نمیگیرد.
۵ – دیه ابروها
- از بین بردن کامل هر ابرو بدون رضایت یا بدون ضرورت → یک چهارم دیه کامل برای هر ابرو.
- رویش مجدد → ارش.
- از بین رفتن بخشی از ابرو → ارش برای بخش روییده و دیه به نسبت بخش نروییده.
۶ – اهمیت نظر کارشناس
تشخیص روییدن یا نروییدن مو با کارشناس مورد وثوق است. اگر پس از پرداخت دیه خلاف نظر او ثابت شود، مابهالتفاوت باید حسب مورد پرداخت یا مسترد شود.
۷ – جنایت همراه با فقدان عضو یا پوست
اگر با آسیب به پوست یا عضو، مو نیز از بین برود، علاوه بر دیه مو، دیه یا ارش آسیب واردشده به آن عضو یا پوست هم پرداخت میشود.
دیه چشم در قانون مجازات اسلامی
چشم، یکی از ارزشمندترین اعضای بدن انسان، در فقه و قانون مجازات اسلامی جایگاه ویژهای دارد و از بین رفتن آن—کامل یا جزئی—دارای احکام مشخص و میزان معین دیه است. این قواعد، برای حمایت از حق زیاندیده و جبران عادلانه خسارت تعیین شدهاند.
۱ – از بین بردن هر دو چشم بینا
- حذف یا نابود کردن هر دو چشم سالم و بینا → دیه کامل.
- از بین بردن هر چشم به تنهایی → نصف دیه کامل.
- حتی اگر میزان بینایی دو چشم متفاوت باشد یا فرد دچار شبکوری یا انحراف دید باشد، حکم یکسان است.
2 – آسیب جزئی به بینایی
- ایجاد لکه دائمی که باعث کاهش بینایی بخشی از چشم شود → دیه به نسبت میزان از دسترفته محاسبه میشود.
- اگر تعیین این نسبت ممکن نباشد → ارش جایگزین دیه میگردد.
3 – فرد دارای یک چشم بینا
- چشم دیگر نابینای مادرزادی یا از بین رفته به دلیل غیرجنایی → از بین رفتن چشم بینا → دیه کامل.
- چشم دیگر نابینا به علت قصاص یا جنایتی که دیه آن قبلاً پرداخت شده → از بین رفتن چشم بینا → نصف دیه کامل.
4 – چشم نابینا
- درآوردن یا از بین بردن چشمی که بینایی ندارد → یک ششم دیه کامل.
در تمام این موارد، تشخیص میزان بینایی یا نوع آسیب بهوسیله کارشناسان مورد اعتماد دادگاه انجام میشود. این امر تضمین میکند که مبلغ دیه یا ارش، متناسب با واقعیت و مطابق شواهد پزشکی تعیین شود.
دیه بینی در قانون مجازات اسلامی
بینی، علاوه بر نقش حیاتی در تنفس و بویایی، یکی از اجزای مهم زیبایی چهره محسوب میشود. به همین دلیل، دیه بینی در قانون مجازات اسلامی با جزئیات دقیق مشخص شده تا هم جنبههای پزشکی و هم ارزش انسانی آن حفظ شود.
۱ – قطع کامل بینی یا نرمه
- از بین بردن کل بینی یا نرمه زیر استخوان بینی → دیه کامل.
- اگر نرمه و بخشی یا تمام استخوان بینی در یک عمل واحد از بین برود → دیه کامل.
- اگر نرمه در یک زمان و استخوان در زمان دیگری آسیب ببیند → نرمه → دیه کامل، استخوان → ارش.
۲ – شکستگی و فساد بینی
- شکستگی همراه با «فساد بینی» و از دست رفتن عملکرد یا ظاهر → دیه کامل.
- شکستگی که بدون نقص و عیب درمان شود → یک دهم دیه کامل.
- شکستگی که با نقص بهبود یابد → ارش.
۳ – تغییر شکل یا کج شدن بینی
- کج شدن یا شکستگی بدون از دست دادن عملکرد جدی بینی → ارش تعیین میشود.
۴ – آسیب به اجزای خاص بینی
- از بین بردن یکی از پرهها یا پرده میان دو سوراخ → یک سوم دیه کامل.
- فلج کردن بینی → دو سوم دیه کامل.
- از بین بردن بینی فلج → یک سوم دیه کامل.
نکته مهم برای پروندههای دیه بینی
همه این احکام براساس تشخیص کارشناسان پزشکی قانونی اجرا میشود و تعیین ارش در موارد خاص به نظر دادگاه و میزان آسیب واقعی بستگی دارد. این روند باعث میشود که محاسبه دیه منصفانه و مطابق با شواهد پزشکی انجام شود.
دیه دندان در قانون مجازات اسلامی
دندانها نهتنها ابزار جویدن و گفتار هستند، بلکه نقش مهمی در جلوه چهره و سلامت فرد دارند. به همین دلیل، قانون مجازات اسلامی برای آسیب یا از بین بردن هر دندان، دیه مشخصی را تعیین کرده است. تقسیمبندی میزان دیه دندان بر اساس نوع و جایگاه آن، از کلیدیترین نکات برای آگاهی افراد و وکلا به شمار میرود.
۱ – دیه از بین بردن تمام دندانهای دائمی
- از بین بردن تمام ۲۸ دندان دائمی → دیه کامل.
- دندان عقل در این تقسیمبندی لحاظ نمیشود مگر در صورت بروز آسیب و اثرات خاص که براساس نظر کارشناس ارش تعیین میگردد.
۲ – دندانهای جلو (پیش، چهارتایی، نیش)
- شامل: ۴ دندان جلو در بالا + ۴ در پایین (پیش)، و نیش و چهارتاییها که در مجموع ۱۲ دندان جلو تشکیل میدهند.
- دیه هر یک از این دندانها → یک بیستم دیه کامل.
۳ – دندانهای عقب (ضاحک و ضرس)
- در انتهای هر فک: ۱ دندان ضاحک و ۳ دندان ضرس قرار دارد.
- مجموع ۱۶ دندان عقب.
- دیه هر دندان → یک چهلم دیه کامل.
۴ – دندانهای زائد
- اگر کندن دندان زائد باعث نقص در دهان شود → ارش دارد.
- اگر هیچ نقصی ایجاد نشود → ارشی پرداخت نمیشود.
- اگر فقط جراحت ایجاد شود → ارش مخصوص جراحت پرداخت میگردد.
۵ – موارد تردید در اصلی یا زائد بودن دندان
- در صورت عدم تشخیص قطعی حتی پس از نظر کارشناس → اقلالامرین پرداخت میشود (کمتر از دو مبلغ دیه دندان اصلی و ارش دندان زائد).
محاسبه دقیق دیه دندان نیازمند بررسی پزشکی قانونی و تعیین نوع دندان (اصلی یا زائد) و میزان عارضه است. این دقت، مانع تضییع حقوق فرد زیاندیده یا پرداخت غیرمنصفانه میشود.
دیه دست در قانون مجازات اسلامی
دست بهعنوان یکی از مهمترین اعضای بدن، در زندگی روزمره و معیشت نقش حیاتی دارد. از همین رو، قانون مجازات اسلامی برای آسیب یا قطع دست و اجزای آن، دیه مشخص و دقیقی را تعیین کرده است. آگاهی از این جزئیات، هم برای افراد عادی و هم در روند پروندههای قضایی ضروری است.
۱ – قطع یا از بین بردن کامل دست از مچ
- نصف دیه کامل، در صورت وجود همه انگشتان اصلی.
- این حکم چه فرد یک دست داشته باشد و چه دو دست، یکسان است.
۲ – قطع تمام انگشتان یک دست
- از انتهای انگشتان یا تا مچ → نصف دیه کامل.
۳ – آسیب به کف دست بدون انگشت
- از بین بردن کف دست بدون داشتن انگشت → ارش تعیین میشود.
- کف دست با کمتر از پنج انگشت → علاوه بر دیه انگشتان موجود، درصدی از ارش کف دست نیز پرداخت میشود:
- یک انگشت → دیه همان + ۴/۵ ارش کف دست.
- دو انگشت → دیه همان + ۳/۵ ارش کف دست.
- سه انگشت → دیه همان + ۲/۵ ارش کف دست.
- چهار انگشت → دیه همان + ۱/۵ ارش کف دست.
۴ – دیه انگشتان دست
- هر انگشت اصلی → یک دهم دیه کامل.
- هر بند انگشت (غیر از شست) → یک سوم دیه همان انگشت.
- بند انگشت شست → نصف دیه شست.
۵ – انگشتان زائد
- دیه یک انگشت زائد → یک سوم دیه انگشت اصلی.
- بندهای انگشت زائد → یک سوم دیه همان بند اصلی.
- بند زائد بر روی انگشت اصلی → یک سوم دیه بند همان انگشت.
در تعیین دیه دست و انگشتان، کارشناسی پزشکی قانونی نقش تعیینکننده دارد تا شرایط و جزئیات آسیب بهدرستی مشخص شود و حق زیاندیده دقیقاً پرداخت گردد.






